باخ پدر کوچکترین فرزندِ یوهان آمبروسیوس و الیزابت لامرهرت بود. او درسال1693-1692 مدرسه را در شهرلونبرگ آغازکرد و از تعلیماتِ دینی و دروسِ لاتین در مدرسهی خود، یعنی مدرسهیِ سنمایکل بهره برد.وی همچنین یک لوترِ معتقد بود و در کتابخانهیِ شخصیاش کتبِ مذهبیِ بسیاری جای داشت، ایمانِ لوتری او که از وایت باخ، پدربزرگِ پدربزرگش، به او رسیده بود و بر موسیقیِ او تأثیر عمیقی بهجای گذاشت، اعتقاداتِ یوهان گونهای از عرفان را برایش رقم میزد که با خود میپنداشت که “هدفِ غایی و نهاییِ موسیقی نباید چیزی جز شکوه و جلال خداوند و یا نشاط روح باشد.” بدیهی است که با وجودِ چنین اعتقادی در آثارِ باخ شاهد شکوه و جلال باشیم.
در مورد تحصیلاتِ موسیقایی یوهان قطعیتی وجود ندارد و تصور میشود که ایشان ، نواختنِ ویولن را از پدرش آمبروسیوس آموخت . وی در حالی که کودکی بیش نبود پدر و مادرش را از دست داد و خود را در دهسالگی یتیم یافت. وظیفهیِ حضانت و مراقبتش به برادرِ بزرگترش یوهان کریستوف سپرده شد، یوهان کریستوف نوازندهیِ ارگ و از شاگردانِ آهنگساز بنام و تاثیرگذارِ آن برهه، یوهان پاجل بود. و طبقِ شواهد ، مبین است که یوهان نخستین تعلیماتش در نوازندگیِ ارگ را از برادرش، یوهان کریستوف فرا گرفت.
یوهان سباستیان، صدایِ سوپرانوی زیبایی داشت. صدایش درسالِ 1700 به او فرصتی داد که در گروه کر پسران مدرسهی مایکل فعالیت کند و آواز بخواند، چندی طول نکشید که به دلیلِ بلوغ و تغییر صدای او، از گروه کر خارج شد. با این حال او فعالیتهایِ موسیقی خود را درشهر لونبرگ رها نکرد و به نواختنِ ویولن و هارپسیکورد روی آورد.
تجاربِ موسیقیاییِ وی در لونبرگ، او را از سنتهای نوازندگیِ اجدادِ خویش دور میکرد، سباستیان نوجوان مشتاقِ شنیدن بود و در این سالها به قصدِ شنیدن اجرای ارکستری فرانسوی به رهبری دوک سل و نوازندگی آهنگساز و ارگنواز یوهان ادام راینکن به هامبورگ سفر میکند. او در اواخرِ تابستان سال1702به شهرِ تورینگن باز میگردد و در سال 1703 ارگ نوازِ کلیسای جورجن میشود، چندماه بعد در مارس1703 در نقشِ نوازندهی ویولن عضوِ یک ارکستر به رهبری یوهان ارنست شد و هر از گاهی نیز به جای ارگنوازِ آن ارکستر به نوازندگی ارگ میپرداخت این اولین شغل او به عنوانِ یک موسیقیدان بود.
آغاز کار در آرنشتات
سباستیان 18ساله به لطف تواناییِ تکنیکال خود در مقام نوازندهیِ هارپسیکورد در کلیسایی نوساخت در شهرِ آرنشتات مشغول به نوازندگی شد. فعالیتِ او در این کلیسا به تصنیفِ موسیقی برای مراسمِ مذهبی و آموزشِ موسیقی خلاصه میشد، روحیاتِ مستقل و تکبرورزانهی او سبب میشد تا با شاگردانِ خود سازگاریِ چندانی نداشته باشد و از او در این زمان در قالبِ آموزگاریِ بدخلق یاد شود. گفته میشود که او توسط یکی از شاگردانش با قمه موردِ حمله قرار گرفته بود!
مشاهده پست مشابه : یوهان سباستیان باخ کیست؟